٭ ذُرِّیَّةَ مَنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ إِنَّهُ کَانَ عَبْدًا شَکُورًا ٭ وَقَضَیْنَا إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَابِ لَتُفْسِدُنَّ فِی الأَرْضِ مَرَّتَیْنِ وَلَتَعْلُنَّ عُلُوًّا کَبِیرًا». به آنها هم گفته شد «أَلاَّ تَتَّخِذُوا مِن دُونِی وَکِیلاً». سؤالی مطرح است که چرا شما تورات و این همه نعمت به بنیاسرائیل دادید؟ فرمود به شکرانه سوابق طولانی اینها.
این جماعت یک گروه خاصی بودند که پدرانشان محصول تبلیغات 9 قرن و نیم نوح(ع) را حفظ کردند. وجود مبارک نوح 950 سال تبلیغ کرد؛ «ف َلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلاّ خَمْسِینَ عَاماً»(1) نه اینکه عمر حضرت 950 سال بود، عمر مبارکش بیش از این بود. در این قرنهای تبلیغ یک گروه اندکی ایمان آوردند. همین گروه اندک را وجود مبارک نوح(ع) سوار برکشتی کرد و بعد آن طوفان که پدید آمد همه غرق شدند و همین گروه ماندند.
این گروه ظاهرا جزء ذراری حضرت نوح بودند برای اینکه قبلاً هم به مناسبتی در سوره مبارکه هود که این بحث میشد آیه77 سوره مبارکه صافات به آن مناسبت خوانده شد؛ «وَجَعَلْنَا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ الْبَاقِینَ»؛ اینها ذراری حضرت نوح بودند که به آن حضرت ایمان آوردند. بعد از رحلت وجود مبارک نوح(ع) انبیای ابراهیمی آمدند یکی پس از دیگری و همان مکتب نوح را حفظ کردند که درباره حضرت ابراهیم آمده است: «وَإِنَّ مِن شِیعَتِهِ لَإِبْرَاهِیمَ» (2) که یکی از شیعیان مکتب نوح، حضرت ابراهیم است.
انبیای ابراهیمی آمدند تا بهوجود مبارک موسای کلیم رسید و بنی اسرائیل؛ اینها ذریه بلاواسطه نیستند، ذریه معالواسطه هستند؛ ذریه کسانیاند که همسفران حضرت نوح بودند و سوار کشتی شدند و محفوظ شدند. پدرانشان آن همه تلاش و کوشش را حفظ کردند بنابراین ما باید به اینها کتاب بدهیم، دین بدهیم، شریعت بدهیم و مانند آن.
درباره شکوربودن حضرت نوح هم چندتا روایت است که در بحثهای روایی و تفسیرهای روایی وجود دارد که بخشی از آنها را مرحوم فیض(رض) نقل کرده است. نقل این است که در آغاز و انجام نعمتها وجود مبارک نوح شکر فراوانی داشت؛ شکر کردن در برابر وحی و نبوت هم معرفت است، اعتقاد است، تخلق و عمل و نشر است.
فرمود ما به این بنیاسرائیل یک مطلب رسمی را اعلام کردیم، گذشته از آن تکالیف عادی؛ «وَقَضَیْنَا إِلَی بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی الْکِتَاب»؛ِ بهصورت سوگند گفتیم و اعلام کردیم که «لَتُفْسِدُنَّ فِی الأرْضِ مَرَّتَیْنِ». شما 2 بار روی زمین شورش میکنید، فساد میکنید، حالا این «فی الارض» مربوط به همان منطقه خاورمیانهای است که اینها زندگی میکنند.
«وَلَتَعْلُنَّ عُلُوّاً کَبِیراً» که «کَلاَّ إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَی ٭ أَن رَآهُ اسْتَغْنَیٰ» (3)؛ فرمود: شما برتریطلبید، داعیه استکبار دارید. این کار را 2 بار انجام میدهید؛ یک بار که این کار را کردید ما کسانی را بر شما مسلط میکنیم تا شما را سرکوب کنند، آن وقت شما توبه میکنید و معتدل میشوید و براساس «إِنْ عُدتُّمْ عُدْنَا٭ وَإِن تَعُودُوا نَعُدْ»(4) فیض ما و رحمت ما نصیب شما میشود و سامان میپذیرید و دوباره طغیان میکنید. آن طغیان دوباره شما را هم ما سرکوب میکنیم.
الان این فلسطینیهای محروم، امیدوارند که این همان طغیان دوباره اسرائیلیها باشد که با سرکوب الهی باید از بین برود ولی مفسران دیگر میگویند این بار اول آن وقتی بود که وجود مبارک زکریا را شهید کردند و مانند آن بار دوم وقتی بود که یحیی را شهیدکردند؛ درصدد قتل حضرت عیسی(ع) بودند. بنابراین هر دو بار گذشت اما اینها معتقدند و امیدوارند که این بار دوم همین باشد که الان روی مردم مظلوم فلسطین فشار آوردند و آنها را از خانه و زندگیشان آواره کردند که اگر انشاءالله این برداشت درست باشد امید انقراض کلی این صهاینه مطرح است.
پینوشت: (1). عنکبوت / 14، (2). صافات / 83، (3). علق / 6 ـ 7، (4). اسراء / 8.